از عوامل ایجاد کننده عدم اعتماد به نفس
اگر در طی دوران کودکی مدام در گوشتان تکرار شود که هیچ کاری را درست انجام نمیدهید و به اندازهی کافی خوب نیستید.
شما در حالی تبدیل به یک فرد بالغ خواهید شد که تصویر مثبتی از خود ندارید.
وقتی بدون در نظر گرفتن تلاشهایتان پیوسته از شما و کارتان ایراد بگیرند.
دیگر نمیتوانید به خودتان
اعتماد کرده و احساس خوبی داشته باشید.
به خاطر شکستهای پیدرپی
احساس شرم میکنید که بسیار دردناک و ناراحتکننده است.
اگر حمایت پدر و مادر حد و مرزی نداشته باشد، کودک احساس خواهد کرد که آمادگی رویارویی با دنیای خشن بیرون را ندارد.
بدون یک بنیان قوی، رویارویی با چالشهای بیرون از خانه دشوار بوده و ناتوانی در مقابل آنها شرمندگی را به همراه خواهد داشت.
در چنین وضعیتی کودک احساس ناتوانی میکند و به
دلیل شرمندگی، این موضوع را با پدر و مادر خود در میان نمیگذارد.
زیرا نمیخواهد آنها را به دلیل ضعفی که رفتار آنها باعث آن بوده است، آزرده کند.
بنابراین کودک اتفاقات بیرون را مخفی میکند. ممکن است این شرمندگی به حدی برسد که نگرش کودک را تحتِ تأثیر قرار دهد.
تا جایی که به این نتیجه میرسد که
دید مثبت پدر و مادر (که با دید دیگران نسبت به او تفاوت دارد) .
احتمالا نادرست است و در واقعیت او فردی ناتوان، ضعیف و سزاوار تحقیرهای دیگران است.
اگر
باورهای مذهبی یا نظام ارزشی، باعث شود که باور داشته باشید پیوسته در حال گناه کردن هستید.
در وضعیتی مشابه دریافت همیشگی بازخورد منفی دیگران قرار میگیرید.
چه بازخورد منفی دیگران باشد، چه قضاوتهای برگرفته از باورها و ارزشهای شخصی، نتیجهی آن ایجاد احساس شرم، گناه، تناقض و
نارضایتی از خود است.
بسیاری از نظامهای ارزشی دو انتخاب پیش روی فرد میگذارند: خوبی و بدی.
وقتی در تنگنای انتخاب بین این دو قرار میگیرید دچار سردرگمی، شرمندگی،
ناامیدی، بههمریختگی و بیهویتی میشوید.